حضور تا ظهور
از سال 260 امام حاضر است غیبت به معنای عدم رؤیت است نه عدم حضور
درباره وبلاگ


به سایت حضور خوش آمدید من را با نظرات خودتون سر فراز کنید
نويسندگان

 فرض کن حضرت مهدی به تو ظاهر گردد،

ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی؟

باطنت هست چنانی که پسندد، تو که صاحب نظری؟

خانه ات لایق او هست که مهمان گردد؟

لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری؟

پول بی شبهه و سالم ز همه داراییت

داری آنقدر که یک هدیه برایش بخری؟

حاضری گوشی همراه تو را چک بکند؟

با چنین شرط که در حافظه، دستی نبری؟

واقفی بر عمل خویش تو بیش از دگران،

می توان گفت تو را شیعه اثنی عشری؟

جمعه 25 فروردين 1391برچسب:, :: 19:55 :: نويسنده : ali

از بیانات مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله امام خامنه ای

 

 امتیاز معرفت شیعى به امام زمان نسبت به دیگران

البته اعتقاد به ظهور مهدى در دورانى از تاریخ ، مخصوص شیعه نیست؛ همه‏ى مسلمانان، اعم از شیعه و سنى به این معنا معتقدند؛ بلكه غیرمسلمانان هم به یك صورت معتقدند . منتها امتیاز شیعه در این است كه این شخصیت نجات‏بخش بشریت را با نام و نشان و خصوصیات مى‏شناسد و معتقد است او همواره براى دریافت دستور الهى ، حاضر و آماده است. هر وقت پروردگار عالم به او دستور دهد، او آماده‏ى شروع آن كار عظیمى است كه بناست بشریت و تاریخ را متحول كند. " 1 ".

مهدى موعود (عج) ، نقطه‏ى توجه عشق شیعه

كسانى كه این قضایا [خصوصیات مهدى موعود] را با خبرهاى صادق و موثق نقل كرده‏اند، همه‏ى این‏ها براى ما روشن است. لذا ما مى‏دانیم كه عشق ما، دل ما و ایمان ما متوجه و متعلق به كیست. " 2 ".

معرفت شیعى به امام عصر (عج) ، احیاى رابطه‏ى عمیق معنوى

فرقى كه ما شیعیان با دیگران و بقیه‏ى فرق اسلامى و غیراسلامى داریم، این است كه ما این شخص عظیم و عزیز را مى‏شناسیم ، اسمش را مى‏دانیم، تاریخ ولادتش را مى‏دانیم، پدر و مادر و آباء و اجداد عزیزش را مى‏شناسیم و قضایایش را مى‏دانیم ؛ ولى دیگران این‏ها را نمى‏دانند. آن‏ها عقیده پیدا نكردند یا باخبر نشدند و نمى‏دانند؛ ولى ما مى‏دانیم. تفاوت این جاست. به همین دلیل است كه توسلات شیعه ، زنده‏تر و پرشورتر و بامعناتر و باجهت‏تر است. " 3 ". 

قال رسول الله (ص) : الائمة من بعدی اثنا عشر بعدد نقباء بنی اسرائیل ؛ یعنی ائمه بعد ازمن 12 نفر به تعداد نقباء اسرائیل می باشند

 این حدیث با این  مضمون در منابع اهل سنت فراوان آمده که از آن جمله است :بخاری در التاریخ الکبیر ج1ص446 رقم 1426 وج8 ص 410و411 رقم 3520 وابن حیان در کتاب الثقات ج 7ص242 وصحیح مسلم ج4 ص100و101 ح5و10 واحمد بن حنبل در مسند ص 411و 412و 415و 417 و 427و  435

بزرگواری بفرمایید و نام این 12نفر را نام ببرید؟


در بعضی از احادیث اشاره شده که خلافت تا روز قیامت ادامه دارد . اگر این احادیث را به حدیث ثقلین رجوع بدهیم (که اشاره دارد بر جدا ناپذیری قرآن وعترت از هم تا روز قیامت)می بینیم آن ائمه دوازده گانه که همین عترت هستند تا روز قیامت وجود دارند.

ایضا در کتاب ینابیع المودة ج2 ص 216 آمده است که پیامبر فرموده : انا سید النبیین و علی سیدالوصیین، إن اوصیائی بعدی إثنا عشر اولهم علی و آخرهم القائم المهدی .من سد انبیا هستم و علی سید اوصیا  بدانید که اوصیای من 12 نفرند اولین آنان علی و آخرینشان مهدی می باشد .

 پس پیامبرهم آنان را مشخص کرد.

همچنین حافظ ابو نعیم در حلیة الأولیاء ج1 ص 86 در ترجمه علی بن ابی طالب از ابن عباس نقل می کند که رسول الله فرمود : من سره أن یحیی حیاتی و یموت مماتی ویسکن جنة عدن غرسها ربی فلیوال علیا من بعدی ، و لیوال ولیه ، و لیقتد بالأئمة من بعدی فإنهم عترتی خلقوا من طینتی رزقوا فهما و علما و ویل للمکذبین بفضلهم من أمتی القاطعین فیهم صلتی لا أنالهم الله شفاعتی.

هر کس دوست دارد زندگی کند مانند زندگی من و بمیرد مانند مردن من و در بهشت زندگی کند پس علی را به عنوان سرپرست بعد از من بپذیرد و همچنین جناشین او را بپذیرد و به امامان بعد از من اقتدا کند که انان عترت من هستند از سرشت من خلق شده اند و و فهم و علم را خداوند به آنان داده است و وای بر حال کسانی از امت من که فضل و مقام آنان را منکر شود شفاعت من شامل آنان نخواهد شد .

  دوباره می پرسم بزرگواری بفرمایید و نام این 12نفر را نام ببرید

 

برنابا «يوسف ژوزف بن لووي بن ابراهيم» يهودي از سبط لووي، از قبرس است. وي مزرعه‌اش را فروخت و آن را به پاي شاگردان مسيح ريخت.5 به تقوا و درستكاري شناخته شد و سفر اعمال او را «يوسفي كه از جانب فرستادگان برنابا خوانده شد» ناميد.6 و هنگامي‌كه پولس ادعا كرد، مسيح را ديده و به اورشليم بازگشت تا به شاگردان نزديك شود، برنابا مسئوليت معرفي او را به شاگردان بر عهده گرفت.7  

و برنابا براي تبليغ و دعوت نيكوكار و صالحي بود كه مملو از روح القدس و ايمان به خداي بود،‌ بنابراين جمع قابل توجهي به خداي ايمان آوردند.8 سپس به همراه شائول (پولس) يك سال كامل به طرسوس رفت (اعمال 15/29)، پس از اين مشاجره نام برنابا از عهده جديد محو شد.
مورخان يادآوري مي‌كنند كه وفات او به سال 61 م. در قبرس به وقوع پيوست. بت‌پرستان او را سنگسار كردند و همين باعث مرگ او شد، پسر خواهرش «مرقس انجيلي» نيز او را به خاك سپرد.

 

رساله‌هاي پولس و «لوقا» كه هيچ يك مسيح را نديده‌اند، چگونه معتبر به شمار مي‌آيند، در حالي كه سخنان برنابا كه در ايمان و درستي و مصاحبت و هم‌نشيني با مسيح برايشان سبقت نمود، معتبر نيست!


 

در سال 366 دستوري از «پاپ دماسوس» پيرامون عدم مطالعه انجيل برنابا صادر شد،‌ مجلس كليسا‌هاي غربي نيز در سال 382 و «پاپ انوسنت» در سال 465 و «پاپ گلاسيوس اول» در سال 492 مطالعه برخي از انجيل‌ها را تحريم كردند كه انجيل برنابا نيز جزء اين انجيل‌ها بود.

 

انجيل برنابا براي قرن‌هاي طولاني محو شد، تا اينكه «فرامينو» راهب ايتاليايي، در اواخر قرن شانزدهم بر نسخه‌اي از آن در كتابخانة «پاپ استكوس پنجم» در واتيكان دست يافت، كه آن را مخفي نمود و با آن خارج شد و اسلام آورد و ديگر نامي از اين نسخه برده نشد.
در سال 1709 «
كريمر» يكي از مستشاران تزار روسيه بر تنها نسخه‌اي دست يافت كه امروزه از انجيل برنابا در دست است كه در سال 1738 به وين منتقل شد، اين نسخه در 225 صفحه،‌ در دو جلد و به زبان ايتاليايي نوشته شده است.

مترجمان فارسي :

مرتضی فهیم کرمانی

علّامه حیدرقلی سردار کابلی

 

 

 

 یهودیان و بعد مسیحیان  شورایی تشکیل دادند و اضافاتی  را  رد  و کتابهایی تأیید شد و نسخه  تأیید نشده و حذف شده بعدا به اپوکریفا (apocrypha مشهور شد به معنای مخفی و پوشیده است و اینها جنبه غیر قانونی دارد

نکته :  هم در عهد عتیق و هم در عهد جدید کتابهای اپوکریفایی هست منتها یهودیان و مسیحیان پروتستان کتابهای اپوکریفا را به کلی کنار انداختند و به آن توجهی ندارند و مسیحیان ارتودوکس و کاتولیک موضع متعادل تری نسبت به این کتابها گرفتند و اینها را به عنوان قانون ثانوی در کنار بقیه عهدین پذیرفته اند

اناجیل اپوکریفایی

نامه ها و رساله های اپوکریفایی

انجیل عبرانیان

اعمال پطرس

انجیل مصریان

اعمال پولس

انجیل پطرس

اعمال یوحنا

انجیل مرقیون

اعمال توماس

انجیل توماس

اعمال اندریاس

انجیل فیلیپس

مکاشفه دوم یوحنای رسول

انجیل کودکی

رساله کلمنت

انجیل کودکی عربی. 5م. ساخت پرنده گلي و زنده شدن آن

رساله برنابا

نوشته غنوسیان

رساله پولس به لاودوکیان

انجيل برنابا

رساله سوم پولس به قرنتیان

تلمود

تورات شفاهي

תלמוד

 Talmud

 لامَد= يادداد.

 تلمود= آموزش 


تلمود و انگيزه نگارش آن

ما مسلمانان بسياري از احكام خود را از روايات مي گيريم . كتاب و سنت با هم . در يهوديت نيز همين گونه است . علاوه بر كتاب ، يك مجموعه اي شبيه سنت ما دارند با عنوان تلمود كه حجمي با حجم كتاب بحار الانوار دارد .

وقتي كه بخت نصر به دولت يهودا حمله كرد قدس را از بين برد و كتاب هاي عهد عتيق را هم آتش زد. برخي از يهوديان را به اسارت گرفتند و به بابل آوردند. اين اشخاص به درخانه علماي ديني شان مي آمدند و احكام را مي پرسيدند. سوالات ديني و شرعي خود كه در عهد قديم نبود را از سنهدرين مي پرسيدند.

سنهدرين چيزي مانند شوراي استفتاي مراجع تقليد است . شوراي استفتا مباني فقهي و اصولي مرجع را مي داند وبر آن مباني پاسخ سوالات را مي دهد. سنهدرين نيز شورايي مركب از علماي يهود بود كه در دوران اسارت شكل گرفته بود تا پاسخگوي سوالات مردم باشد. آنان احساس ميكردند پاسخ همه سوالات را نمي توان از عهد عتيق گرفت . لذا غير از آنچه در عهد عتيق است به سنت شفاهي نيز روي آوردند.

سنت شفاهي ، كلماتي بوده است كه حضرت موسي ع فرموده و سينه به سينه نقل مي شده است .

وقتي بخت نصر به قدس حمله كرد ، علما احساس كردند كه لازم است اين سنت شفاهي براي اين كه از دست نرود ،‌ مكتوب شود ......



ادامه مطلب ...

 

دعای وزیر اطلاعات در کنار خانه حضرت زهرا چه بود

دعای وزیر اطلاعات در کنار خانه حضرت زهرا چه بود
ایران > سیاست  - همشهری آنلاین:
حجت الاسلام حیدر مصلحی وزیر اطلاعات که نوروز امسال توفیق تشرف به سرزمین وحی را پیدا کرده است، به طور ویژه به زیارت مسجدالنبی مشرف شد و ساعتی را در کنار بیت حضرت زهرا سلام الله علیها به راز و نیاز پرداخت.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از پایگاه اطلاع رسانی بعثه مقام معظم رهبری، دولت سعودی بخاطر مسئولیت خاص حجت‌الاسلام مصلحی زمینه تشرف وی به مسجدالنبی به صورت ویژه را فراهم کرد.

مصلحی که ساعتی در خلوت مسجدالنبی توانست در کنار بیت حضرت زهرا به راز و نیاز بپردازد، به خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی حج گفت: در این مکان شریف برای تعجیل در ظهور و فرج آقا امام زمان(عج) و نصرت و پیروزی اسلام و مسلمین دعا کردم.

وی افزود: دیگر دعای من به نتیجه رسیدن بیداری اسلامی و پیروزی و دستیابی به اهداف بلند مقام معظم رهبری و انقلاب اسلامی بود.

 

 سالروز رحلت آیت الله بروجردی مرجع عالیقدر جهان تشیع :

11 فروردین سال 40 و در زمان رحلت آیت الله بروجردی محمد رضا پهلوی در پیام تسلیتی ، درگذشت ایشان را به آیت الله حکیم در عراق تسلیت گفت و اسناد منتشر شده بعدی هم نشان از جریانی سیاسی داشت که آن پیام هم در ذیل آن معنا می یافت .
کد خبر: ۲۳۵۱۲۷
تاریخ انتشار: ۱۱ فروردين ۱۳۹۱ - ۱۳:۵۸
 
امروز سالگرد ارتحال مرحوم آیت الله بروجردی مرجع تمام و عالیقدر جهان تشیع است . ایشان در چنین روزی در سال 1340 دارفانی را وداع گفته و با رحلت ایشان ثلمه ای بر مرجعیت شیعه وارد شد . جریانات سیاسی آن روزگار نیز بسیار کوشیدند جای خالی آیت الله بروجردی همچنان در ایران خالی بماند . 

به گزارش «تابناک »،  با رحلت آیت الله بروجردی که در آن زمان مرجعیت عام جهان تشیع بودند ، تلاش های بسیاری شد که در مرحله اول مرجع عامی در جهان تشیع مطرح نگردد و ثانیا در صورت مطرح شدن مرجع عام این مرجعیت در خارج از ایران و در سرزمین دیگری حضور داشته باشد و در واقع مرجعیت شیعه را قم به نجف منتقل شود تا هیچگاه خطری را از ناحیه مرجعیت شیعه احساس نکند.

بر اساس اسنادی که از سیستم های اطلاعاتی و جاسوسی رژیم سابق باقی مانده است این مساله به خوبی نشان داده شده است که بنا بر این بوده است که زمینه بر جانشینی هر کسی به غیر از حضرت امام (ره ) و حتی المقدور در خارج کشور مهیا شود . که البته هیچگاه این گونه نشد. حتی در پیام تسلیتی که محمد رضا پهلوی به مناسبت رحلت آیت الله بروجردی در رادیو خواند خطاب پیام تسلیت وی آیت الله حکیم در عراق بود  و نه روحانیت و حوزه های علمیه ایران  .............................


ادامه مطلب ...

   امام(ره) در مقاطع مختلف و به مناسبتهای گوناگون درباره انتظار سخن گفته و در ضمن سخنرانیهای گوناگون برداشتهایی که دیگران از انتظار فرج داشته‌اند نقد کرده که به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌شود:


1. درباره دیدگاه کسانی که تکلیف مردم در زمان غیبت را تنها دعا برای تعجیل فرج حضرت حجت می‌‌دانند چنین فرموده است:

«برداشتهایی که از انتظار فرج داشته شده است... بعضی‌ها انتظار فرج را به این می‌دانند که در مسجد، در حسینیه و در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان(عج) را از خدا بخواهند... اینها البته نهی از منکر هم می‌کردند و امر به معروف هم می‌کردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمی‌آمد و فکر این هم نبودند که یک کاری بکنند»[4]

2. دیدگاه دوم که مطرح است و تفاوت آن با دیدگاه اول این است که در این دیدگاه عمل بوظیفه مطرح است ولی امر بمعروف و نهی از منکر جزء وظایف شمرده نشده‌اند. همانند نظر اول که افزون بوظایف شرعی امر بمعروف را نیز از نظر دور نداشته است، حضرت امام در این باره می‌فرماید:

«یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می‌گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه می‌گذرد، بر ملت‌ها چه می‌گذرد، بر ملت ما چه می‌گذرد، به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف‌های خودمان را عمل می‌کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند و کار آن چه در دنیا می‌گذرد یا در مملکت خودمان می‌گذرد نداشته باشیم. اینها هم یک دسته‌ای، مردمی بودند که صالح بودند.»[5]



ادامه مطلب ...
پيوندها


ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 18
بازدید هفته : 103
بازدید ماه : 102
بازدید کل : 125104
تعداد مطالب : 79
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1

Alternative content